هفته گذشته چهارشنبه 17 دسامبر، بدنبال چند روز شورش و اعتراضات وسیع خیابانی در یونان، هزار تن از کارگران رادیکال و معترض به استثمار خشن سرمایه، به دولت و رسانه های بورژوایی که می کوشیدند اعتراض وسیع مردم را به یک عده "ارازل و اوباش" نسبت دهند و همچنین به رهبری اتحادیه سراسری کارگری که در این تصویر سازی با دولت سهیم شده و با سازش و مماشات با دولت در صدد لغو اعتصاب عمومی و ایزوله کردن مبارزات کارگری از مبارزات عمومی مردم بودند، مرکز اتحادیه سراسری یونان GSSE آتن را به اشغال درآوردند. کارگران بلافاصله نمای ساختمان را به بنر خود که مطالبات شان بر آن نوشته شده بودند آذین کردند. کارگران سپس مجمع عمومی تشکیل داده و بیانیه ای را به تصویب مجمع عمومی رساندند و به مطبوعات مخابره نمودند .
این حرکت رادیکال و اعتراضی بیانگر خشم بخش وسیعی از کارگران از نظام حاکم و نقشی است که اتحادیه های کارگری ایفاء می کنند. در دهه های اخیر مبارزه علیه تریدیونیونیسم و رهبری اتحادیه هائی که بعضا بسیار فاسد نیز هستند در کشورهای اروپایی در جریان بوده است. بویژه در کشورهای ایتالیا و فرانسه این مبارزه در دهه های 70 و 80 میلادی بسیاری اوج داشت. در آلمان اخیرا فساد و ارتشاء مالی بخشی از رهبری اتحادیه ها افشاء شد .
این واقعیت که تریدیونیونیسم مبلغ افق سازش طبقاتی است بر کلیه کارگران فعال و رادیکال آشکار است. توده کارگران در بسیاری موارد با نارضایتی و از ناگزیری به سیاست های اتحادیه تن می دهند. روشن است که در شرایطی که نظام سرمایه داری با یک بحران عمیق و گسترده دست به گریبان است، اخراج و بیکاری و بی خانمانی بسیاری از کارگران را تهدید میکند، و همچنین در شرایطی که دولت بورژوایی به نجات سرمایه و بورژوازی آمده است و میلیون ها دلار برای نجات سرمایه داری هزینه میکند، در همان حال مشغول حذف خدمات اجتماعی مردم است، شورش های گسترده مردم امری اجتناب ناپذیر است .
شورش در یونان که بدنبال کشته شدن یک نوجوان 15 ساله توسط پلیس آغاز شد، سریعا به کل کشور یونان سرایت کرد و پایه های دولت را به لرزه درآورد. بعلاوه این شورش دولت های بورژوایی در سایر کشورهای اروپا را نیز برآشفته و نگران ساخت. همه میدانستند که این شورش ناشی از خشم مردم نسبت به این نظام استثمارگر و بی عدالتی آن است. سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، نگرانی خود را رسما ابراز نمود .
حرکت این دسته از کارگران رادیکال یونان در این شرایط به اعتراض خیابانی یک خصلت کارگری بخشید. با اشغال مرکز اتحادیه و طرح مطالبات کارگران و همچنین طرح مطالبه تشکیل مجامع عمومی یک حرکت کاملا رادیکال و کارگری است. این اقدام نشان داد که کارگران خاموش نمی نشینند. نشان داد که اعتراض صرفا دانشجویی یا ناشی از یک حرکت خشمگین و کور نیست. این حرکت کارگران یونان را باید به فال نیک گرفت. باید کوشید تا این حرکت گسترده شود و به کشورهای دیگر نیز گسترش یابد. طبقه کارگر آگاه و متشکل باید در این شرایط در صف اول مبارزات توده ای علیه سرمایه و دولت سرمایه داری قرار گیرد. این شرایط سخت و مشقت بار در عین حال مناسب ترین شرایط برای سرنگونی نظام سرمایه و برقراری سوسیالیسم است .
دامن زدن به یک جنبش تشکیل تشکلات توده ای کارگری منبعث از اراده توده کارگران و متکی به مجامع عمومی باید در دستور کار جنبش کارگری و کمونیستی قرار گیرد. تبدیل سنت تشکیل مجامع عمومی منظم به یک سنت پایدار کارگری می تواند و باید به یک سنت کارگری بین المللی بدل گردد. بعلاوه، طبقه کارگر نیازمند حزب کمونیستی کارگری خویش است. تشکیل احزاب کمونیستی رادیکال و انقلابی کارگری از ملزومات اصلی مبارزه طبقه کارگر علیه سرمایه داری و استقرار حکومت کارگری و سوسیالیسم است. جنبش کمونیستی باید سریعا در این راه قدم بردارد . *